@JustSmile
بقیه‌اش قابل فهمه اما «ترویج فمینیسم»؟
@ahangarha چرا نه؟
@JustSmile
یعنی پایه‌های خانواده در گرو پذیرش ظلم به زنانه؟ اگر آره که گل باید گرفت نهاد خانواده رو.
@ahangarha
نه به نظرم برداشت شما اشتباهه یا حداقل برداشت من از این گزاره متفاوت با شماست.
بحث در اینباره به نظرم خیلی گسترده است و در اینجا نمیگنجه.
مثلا اینکه پذیرش حقوق زنان و مردان آیا به معنای این هستش که حقوق هر دو عیناً مشابه همدیگه است؟ از دیدگاه دینی باید این موضوع توسط اهلش بیان و بحث شود اما ، زنان و مردان حقوقی دارند که باید محترم شمرده شوند و برخی مشابه هم و برخی هم جدا از هم هستند. یعنی مرد حقوقی دارد که زن ندارد و زن هم حقوقی دارد که مرد ندارد!
اساسا اگر فمینیسم به دنبال محترم شمرده شدن آن بخش از حقوق زنان باشد که توسط مردان نادیده گرفته میشود اتفاقا کارش درست است. اما مشکل از جایی شروع میشود که شبکه‌های اجتماعی به دنبال نوعی از فمینیسم هستند که کمکی به حقوق زنان نمیکند بلکه باعث ایجاد تنش میان زن و مرد میشود.
@JustSmile
این که شبکه‌های اجتماعی به دنبال چه هستند با این که فمینیسم (حذف جنسیت به عنوان عاملی برای تبعیض در حقوق) چیست فرق داره. زن همان‌قدر انسان است که مرد انسان است (و بر عکس) و این یعنی در بهره‌مندی از حقوق انسانی، نباید تبعیضی به واسطه جنسیت اعمال بشه. مرد و زن هم نداره.
@ahangarha
خب البته موضوع فرسته اصلی نقش شبکه‌های اجتماعی بود و به نظرم تاکیدش روی فمینیسم با تعریف فمینیسم (جدا از اینکه این تعریف درسته یا غلط) فرق داره؛ در واقع توی شبکه‌های اجتماعی بعضاً افرادی جلودار فمینیسم هستند و نسخه تجویز میکنند که خودشون صلاحیت اظهار نظر ندارند اما شبکه‌های اجتماعی رنگ و لعاب و نقشی بهشون داده که خودشون هم باورشون شده چیزی بارشان هست! طبیعتاً این بخش که اتفاقا پرطرفدار و پررنگ‌ هم هست باعث میشه ذهن زنان نسبت به جایگاهی که در آن هستند بیش از حد بدبین شود!
حالا شاید شما بگویید که این که فمینیسم نیست یا باید برایش نام دیگری گذاشت اما به هر حال ظاهرش همین است و به همین نام دنباله‌رو دارد...
@JustSmile
گوینده می‌توانست بگوید ترویج تعابیر انحرافی از فمینیسم در شبکه‌های اجتماعی. اما ترجیح داد بگوید فمینیسم.
@ahangarha
با برداشت من از فرسته اصلی نویسنده، احتمالا اشتباه کرده و شاید حق با شماست.
شاید هم منظور اصلی‌اش همان فمینیسم بوده! شاید خودش بهتر توضیح دهد؛
به هر حال در حد دریافت خودم با شما موافقم
@ahangarha
نویسنده این فرسته (نمی‌شناسمش) بعنوان یک وکیل این موضوع را مطرح کرده، و جالب است که من این موضوع را چند مرتبه از مشاوران خانواده، روانشناسان و جامعه‌شناسان شنیده،دیده و یا خوانده‌ام.
به نظرم مشکل اصلی آنجاست که جامعه ایرانی سالها با یک مدیای یکسو بنام تلویزیون ملی روبرو بود و مرجع هرچیزی بود و دلیل اثبات راستی هر موضوعی! چرا فلان مطلب درست است؟ چون تلویزیون گفته!
با همین دست‌فرمان «بخشی» از این جامعه کمتر آگاه -که سطح آگاهی‌اش نه به سطح سواد که به سطح تجربه و کتاب‌خوانی و پژوهش مرتبط است؛ یعنی گاهی افراد مثلا دانشگاهی‌اش هم با کلی ادعا سطح آگاهی کمتری داشتند- مرجعشان شده تلویزیون‌های ماهواره‌ای و شبکه‌های اجتماعی، بدون اینکه حتی از خود بپرسند اصلا کسی که آن طرف نشسته واقعا آن چیزی که ادعا کرده هست یا نه؟! این دسته همچنان دنبال مرجع میگردند! یک نفر که بیاید و مشکلشان را حل کند! به آنها بگوید چه چیزی درست است و آنها به زحمت نیفتند که بروند دنبال آزمودن روشهای بهتر! یک نسخه که خوبشان کند! فقط مرجعشان تغییر کرده!